ختنه ایرمان جانم
سلام مامانی جونم....الهی قربونت بشم روز به روز که جلوتر میره باور میکنم مادر شدم و کم کم ارتباطمو باهات قوی تر میکنم...امروز 27 روزته و 17 اسفند... روز سه شنبه مامان جون گفتن که باید کم کم هر چه زودتر بچه را ختنه کنیم دیگه خدا را شکر وزن هم گرفته وقتی که با باباییت هماهنگی کردیم...هماهنگی نشد و قضیه منتفی شد...روز چهارشنبه 16 اسفند صبح حسنی خانمی خاله فداش بشم اومد خونه خاله و با همدیگه خوش بودیم ..یهو باباییت زنگ زدند و گفتند میخوای امروز ایرمان رو ببریم ..در برابر عمل انجام شده قرار گرفتم و گفتم باشه خلاصه آمادت کردیم...خاله فایزه هم طبق معمول مرخصی گرفت که با حسنی خانم رفتند ادددداره ای خدا....یعنی مامانیت دیگه داشت می مردا....
نویسنده :
مامانی و بابایی
21:56